مروری بر سیاستهای زمین و ساختمان
برآیند 60 سال سیاستگذاری زمین و ساختمان
سیر تحولات کلان سیاستهای زمین و ساختمان
آن چه بر مسکن گذشت
امروزه اندیشه پیشرفت و بهبود کیفیت زندگی یکی از دغدغههای اصلی مردم است. اقتصاد نیز علمی است که وظیفه طراحی سازوکارهای رسیدن به وضعیت مطلوب را برعهده دارد. سازوکاری که به نحو عادلانه نهادسازی کرده و نحوه تعامل بازیگران، نحوه تولید، توزیع و مصرف را مشخص کند. اصول و قواعد حاکم بر بازیگران عرصه مسکن که از سوی دولتها در 60 سال اخیر وضع شده در نهایت وضعیت حاضر را با تمام نقاط مثبت و منفی آن شکل داده است. مشکلات امروز بخش مسکن نتیجه روندی است که سیاستگذاری از سال 1340 تاکنون در پیش گرفته است. یک تصویر کلی از اتفاقاتی که از آن زمان تاکنون رخداده و قضاوت در مورد آن میتواند چراغ راهی برای آینده به دست دهد. تصویری کلان که در جزئیات معمولاً زیبا و درست است اما برآیند آن ها نهایتاً منجر به محدودیت منابع و امکانات لازم برای ساختوساز میشود. در ادامه بیشتر به شرح جزئیات سیاستهای درستی که در مجموع برآیند نامطلوبی داشته اشاره میشود.
اختلاف قیمت هر مترمربع زمین و ملک کلنگی بین مناطق تهران ده برابر است و بین ۹/۸ تا ۹۹/۲ میلیون تومان قرار دارد.
اختلاف ده برابری قیمت زمین؛ یعنی حداقل ده برابر نابرابری بین ارزش دارایی مالکان؛ ضمناً ساختمان که روی زمین ساخته شود با ارزش افزوده ساختوساز اختلاف داراییها بیش از ده برابر هم میشود!
مالکیت زمین خود یک موتور تولید نابرابریست که مجوز ساختوساز و تراکم فروشی هم آنرا تشدید میکند.
سیاست اقتصاد معطل رفع تحریم به اندازه گزاره تحریم هیچ تأثیری ندارد غلط است.
تأثیر تحریم دو گونه است:
۱. کالا در داخل موجود نیست، امکان واردات آن سخت است یا با چندبرابر قیمت و هزینه وارد میشود. مثل برخی داروها
۲. یک کالا یا مشابهش در داخل تولید میشود؛ اما قیمت آن به نرخ ارز وابستگی دارد.