اقتصاد مسکن

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

اقتصاد مسکن

نوشته‌های ایمان عابدی

کتاب making a killing, the political economy of animal right سعی می‌کند بهره‌کشی از حیوانات را در چهارچوب بهره‌کشی در نظام سرمایه‌داری قرار دهد. بهره‌کشی از حیوانات نوعی ظلم و ستم به موجودات دارای شعور و احساسی است که بعضاً در کنار ما هم زندگی می‌کنند. زیست جانوری امروز بهره‌کشی از انسان‌ها را به یاد می‌آورد. این بی‌اخلاقی نتیجه نظام سرمایه‌داری است. انگیزه نویسنده سوسیال آنارشیست است و دوست دارد زندگی نقادانه داشته باشد و برای درک ظلم به‌طورکلی و ستم علیه حیوانات از نظریه‌های مارکسیستی و جامعه‌شناختی استفاده می­کند. برخلاف نگاه اول کتاب سرشار از مفاهیم عمیق در مورد نظام سرمایه‌داری، نقد نظام سرمایه‌داری از زبان مارکس و جامعه‌شناختی و درک چگونگی شکل‌گیری فرآیند ظلم و بهره‌کشی به‌واسطه مکانیسم‌های اقتصادی و اجتماعی است. درنهایت سوسیال آنارشیست را دارای بهترین ابزار برای رفع نابرابری‌های حاضر می‌داند.

به‌دوراز هر بحث فلسفی (فلسفه ذهن) انسان‌ها با سروکار داشتن با حیوانات شعور، احساسات و درک لذت و آلام آن‌ها را درک می‌کند؛ اما رفتار متعارض ما با حیوانات درخور تعجب است. برخی را در خانه جزء خانواده خود حساب می‌کنیم و برخی را دربسته بندی خوراکی از بازار می‌خریم. رفتار ما با حیوانات مبتنی بر سودجویی و رفع نیاز است. چنین رفتاری در ما انسان‌ها ناشی از دو سطح مادی و ایدئولوژیک است که در فرآیند اجتماع‌پذیری به ما آموخته‌شده است.

فرآیند ظلم مستقل و نامربوط به یکدیگر نیست، مثلاً بهره‌کشی از یک گروه منجر به بهره‌کشی از گروه‌های دیگر و به شکل شدیدتر خواهد شد. طبق نظر برخی جامعه شناسان و مارکسیست‌ها مکانیسم‌های اجتماعی و اقتصادی خاصی موجب شکل‌گیری فرآیند ظلم و بهره‌کشی می‌شود؛ مثلاً نژادپرستی، گونه پرستی و ظلم به حیوانات بر اساس همین منطق ایدئولوژی و نظام اقتصاد سرمایه‌داری به وجود آمده است.

مصرف‌گرایی در جامعه ما نهادینه‌شده، این فرهنگ ما را از تفکر پیرامون شکل تولید و مسیری که محصولات پیموده و پیامدهایی که دارد بازمی‌دارد. امروز ارزش مصرفی جای خود را به ارزش مبادله‌ای داده است و تمام کالاها باهم مقایسه می‌شوند ولو مصرف متفاوتی داشته باشند. این‌گونه ارزش از تولیدکننده جدا می‌شود و به استثمار انسان‌ها به‌عنوان نیروی کار و حیوانات می‌شود. می‌توان وضعیت کارگر در اندیشه مارکس را به حیوانات نیز تامیم داد. جدای از این‌ها زنده شکافی، سلاخی، آزمایش‌های نظامی، پزشکی و مطالعات روانشناسی ازجمله مواردی است که هرکس با شنیدن و دیدن ان ها ظلم به حیوانات را تصدیق می‌کند.

از طرف دیگر مالکیت حیوانات و نگه‌داری آن‌ها در خانه نوعی ستم و زندانی کردن آن‌ها است. همان‌طور که مالکیت سرمایه‌داران از راه‌کار کارگر به وجود آمده و نوعی دزدی به‌حساب می‌آید. در مورد حیوانات نیز استثمار آن‌ها نوعی دزدی به‌حساب می‌آید که در جهت بهره‌کشی تولید سرمایه دارانه به کار گرفته‌شده است. این مالکیت خصوصی است که منجر شده انسان‌ها به خود اجازه دهند هر طور در مورد حیوانات قانون وضع کنند و رفتار کنند.

تمدن مدرن خشن است و برای بقاء به خشونت نیاز دارد، این خشونت نه‌تنها انسان بلکه حیوانات را نیز در برگرفته است. این تفکر که ما سوگلی طبیعت هستیم ما را به سلطه بر طبیعت کشانده است. راه‌حل‌های آنارشیست‌هایی همچون بوکچین برای معضل بهره‌کشی و ماهیت نظام‌مند آن ارائه می‌کند در پی برطرف کردن همین سلطه ما بر طبیعت است.

جنبش‌های حقوق حیوانات عدالت‌خواهانه و فعالانه در جلوگیری از زجر حیوانات است. از همین حمایت‌های جنبشی برای کسب درآمد بیشتر استفاده شد. استدلال‌ها، نوشته‌ها و آثار فعالان حقوق بشر اغلب به مسئله مالکیت بر حیوانات اشاره نکرده‌اند، از طرف دیگر در عمل این جنبش‌ها توفیقی نمی‌یابند و تنها راه نجات توسل به اصول جامعه اشتراکی آنارشیسم است که برابری کامل جنسیتی و کار و زندگی اشتراکی در آن وجود دارد. آنارشیستی که باب تورس از آن یاد می‌کند به معنی بی‌نظمی نیست بلکه نقادانه اندیشیدن در مورد نظم، رهبری جامعه و کورکورانه نپذیرفتن سلسله‌مراتب است. یک آنارشیست التزام عملی به اصولی که می‌خواهد در جامعه محقق کند دارد. او جنگل فکری و اجتماعی سرمایه‌داری، بهره‌کشی و مالکیت بر طبیعت و حیوانات را به کمک قیچی آنارشیست حرص می‌کند. همه عدالت‌طلبان و مبارزان در راه حقوق حیوانات باید وگن (گیاه‌خوار) شوند.

نقطه قوت کتاب انقلابیِ، اقتصاد سیاسی حقوق حیوانات، بیان سنت سوسیالیستی و آنارشیستی است که با استفاده از قدرت برانگیختن احساسات و عواطف خواننده در جای‌جای کتاب سعی دارد اندیشه و منطق فکری خودش را القا کند. البته زیاده‌روی در این مطلب کتاب را بیشتر احساسی کرده است تا اینکه عقلانی باشد. استفاده از گزاره‌هایی ناراحت‌کننده مثل کالبدشکافی زنده حیوان هر انسان پاکی را ناراحت می‌کند، از این طریق مؤلف می‌خواهد خواننده را از تمام جنبش‌های عدالت طلبانه مثل حمایت‌های از حقوق حیوانات ناامید می‌کند و فانوسی به دست مخاطب دهد که از راه وگنیسم گرایی، نقد سرمایه‌داری، همیاری و از بین بردن مالکیت شخصی به سلب نفع کشی از حیوانات برسد. مهم‌ترین اشتباه کتاب راه‌حلی است که ارائه داده است. اگر پیش‌فرض باب ترس در مورد قبح اخلاقی نفع کشی از حیوانات را بپذیریم آنگاه راه‌حل آن را در سطح عمیق‌تر در تعدیل حب ذات انسان باید جست‌وجو کرد. ریشه بسیاری از ظلم‌ها همین انگیزه دفع حداکثری رنج‌ها و جذب منفعت‌ها است و نه سلب مالکیت کردن. علاقه به مالکیت در انسان و ایجاد شوق به فعالیت در اوامری فطری است که مارکسیسم از قبل نفی آن به ورطه نابودی رفت.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی