معرفی کتاب نوکیسه ها
کتاب نوکیسهها ترجمهای فارسی از کتابی فرانسوی (مانع و سطح – la barrier et le niveau) نوشته ادموند گوبلو است. این کتاب در رابطه با طبقهی متوسط نوظهوری که در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمده نوشتهشده است. این طبقه بورژوا جدید عادات و رفتاری دارند که بر اساس نظر مترجم شبیه طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده پس از انقلاب است، لذا ترجمه این اثر برای امروز ایران بسیار مفید خواهد بود. گوبلو خود یک بورژواست و ظواهری را که بورژوازی میسازند و به آن شکل میدهند مثل مد، آموزش اخلاقیات و... را به تصویر میکشد و سپس طبقه خودش را نقد میکند.
طبقه اجتماعی
کاست در دوران جدید از بین رفته است ولی طبقه هنوز به قوت خودش باقیمانده، زیرا همچنان تمایزات و امتیازاتی باعث به وجود آمدن طبقه میشود. بورژوازی جدید یک طبقه جداشده از عوام است که بدون داشتن برتری سعی در جلبتوجه و کسب برتری است و این برخلاف اشرافیت در زمان گذشته است. اشراف دارای یک منزلت اجتماعی و واقعی بودند ولی طبقه بورژوا اینطور نیستند. همچنین طبقه بورژوا با تازه به دوران رسیده متفاوت است این طبقه نوظهور نوکیسه به دلیل ثروت یا کارشان وارد طبقه بورژوا شدهاند ولی بورژواها مثل کاستها از طریق خانواده و ارث تشکیل میشدند و همواره از طریق آموزش شکل همگنی در اعضای خود ایجاد میکردند که نوکیسه بههیچوجه دارای این ویژگی نبود و دست پاچلفتگی، بی مهارتی و اشتباهات بارز او را رسوا میکرد؛ زیرا او اساساً یک بورژوا نبود.
طبقات اجتماعی و ثروت
عامل اصلی طبقات در جامعه ثروت نیست زیرا ممکن است در طبقه بورژوا نیز کسانی باشند که تهیدست هستند. تفاوت ثروت در حقیقت امر نمیتواند عامل طبقه باشد؛ اما در نگاه جامعه که ابتداییترین چیز برای نشان دادن ارزشها ظواهر هستند آشکارترین عامل ایجاد تفاوت و طبقه ثروت است. لذا بورژواهای جدید به کمک نوعی خاص از زندگی بهخصوص تعلیم و تربیت خاص، سالن پذیرایی جداگانه، میز غذایی که با تقارن و تجملی چیده شده و... خود را از سایرین جدا میکنند.
طبقات و مشاغل
یکی از مهمترین عواملی که معرف انسان است شغل اوست. یک بورژوا تبدیل به نجار و صنعتگر بلکه این مردماند که با قرار گرفتن در شغلهای مختلف تبدیل به بورژوا میشوند و پسازاین به گونه متفاوتی زندگی میکنند مثلاً هنگام کار دستکش دست میکنند و مواظب دستهای خود هستند؛ و بسیاری از کارهای سخت و روتین برای بورژوا تابو میشود. در خانههایشان خانمها دیگر کارهای منزل را انجام نمیدهند بلکه کلفت میگیرند. او حاضر است نام خود، اعتبارش، هوشش و دوراندیشیاش را بکار برد ولی بههیچوجه بدنش را اجاره نمیدهد. دوست ندارند کسی آنها را در حال کار یدی ببیند. لذا بورژوا کارهای ابتکاری و اندیشهای را برای خود حفظ میکند تا از کار کردنی که به حیوان نزدیکش میکند فرار کند. البته باوجود شغل خوب بورژوا سعی میکند به کمک عوامل دیگری در بیرون از شغل و در اجتماع بهصورت بورژوا ظاهر شود.
مد
بورژواها سعی میکنند به کمک تمایزهایی در مثلاً لباس، رستوران، هتل و واگن قطار خود را از سایرین متمایز کنند. برای خودنمایی و تمایز در کنار چیزهایی مثل لباس مد مطرح میشود و تا جایی پیش میرود که دروغ گفتن قبح کمتری دارد نسبت به اینکه لباس از مد گذشته بپوشند. کارکرد اصلی لباس در چنین جایی زیبایی است که مد آن را تعیین میکند و نه سلایق افراد. بورژوازی جدید لباسش هویتش را میسازد و برخلاف استادی که تحصیلاتش او را استاد میکند و درجه نظامی که نظامی را میسازد و تقدسی که راهب را میسازد بورژوا چیزی ندارد لذا بر لباس تکیه میکند. ویژگی مهم مد گذرا بودن آن است زیرا پس از مدتی توسط همه تقلید میشود و دیگر ویژگی متمایزکنندگیاش را از دست میدهد. در مد های بورژوازی مردن بیش از زیبایی بر تمایز تأکید میشود. در مردان بهخصوص زیبایی از مد لباس رخت بربسته و جایش را به نزاکت خشک و شقورق داده است. زنان از مردی که چنین لباسی بپوشد بیشتر خوششان میآید تا لباس زیبا. البته زنان از این قاعده مستثنا هستند و در پی جمال و زیبایی نیز میروند چنانکه مرد اهمیت خودش را با نشان دادن تجمل زن و خانهاش نشان میدهد. زن اهمیت خودش را از طریق متانت و وقار قابلاحترام شوهرش در رده اجتماعی نشان میدهد.
آموزشوپرورش اخلاق
ادب بورژوایی که به کودکان نیز تزریق میشود تصنعی و قراردادی است و در این شکل ظهور میکند که باکسی درگیر نشوند و زودرنج نباشند و درجایی که همه میخندند نخندند. البته ظاهرسازی ریاکارانه نیست ولی اخلاقی است که در شکل یک ادب بیمحتوای ظاهری ظهور کرده است. ادب در بورژوازی مهمتر از اخلاق است و بیشتر در محیط خانواده به فرزندان القا میشود. در کنار این ادب بورژوازی زنا را نمیپذیرد، دخترانش را با دقت مواظبت میکند. خانوادهها در فرانسه بسیار پاک هستند ولی این پاکی از طریق دادن آزادی کامل به جوانان مذکر د ر بیرون محیط خانواده بهدستآمده است. فحشا وزنان بدکار بهعنوان سوپاپ اطمینان در جامعه عمل میکنند و خطر را از ناحیه خانوادههای بورژوا دور میکنند.
تعلیم و تربیت عقلانی و فکری بورژوازی
آموزش متوسطه و عالی برای بورژواها طولانیتر است تا پس از یادگیری مهارتهایی که به کمک دست میتوانند امرارمعاش کنند به تحصیل علوم، ادبیات و هنرها بپردازند تا در مشاغل آزاد موردنظر خودشان بتوانند فعالیت کنند. دانشگاه فرانسه تصمیم گرفت برای تدریس و انتشار کتب دانشگاهی از زبان لاتین استفاده کند لذا در سطح تحصیلات عالی بورژواها لاتین را بهخوبی فرامیگرفتند و تا مدتها وجه تمایز بین ان ها و مردم عادی دانستن زبان لاتین بود. هدف این کار چیزی جز ایجاد تمایز و انحصار نبود تا بدینوسیله مردم را از دسترسی به برخی از حیطههای علمی بازدارند.
آموزش زیباییشناختی
به نظر ادبپیشگان و هنرمندان عصر رمانتیک بورژوا هنر نشناس است، بیفرهنگ است، دشمن است. چراکه آنها هنر را بهعنوان امری تفننی و برای تفاخر بکار میبرند و نه برای زیبایی به همین جهت موسیقی، رقص، ادبیات، رمان و هنرهای دیگر جایگاه اصلی خود را از دست میدهد؛ مثلاً یک مجلس رقص بورژوا بسیار نامنظم و غیر هنری است، آنها صرفاً برای ورجهوورجه کردن میرقصند؛ اما این حد از هنر نشناسی مربوط به بورژوای قدیم است. بورژوای مدرن باهنر بهصورت مد برخورد میکند و آن را فرامیگیرد تا از آن مانعی بسازد تا از بقیه عوام خود را جدا کند
نتیجه
بورژوا در نزد برخی به جهت ظاهر متفاوتش او را باهوش، مطلع و مستعد میدانند ولی اگر این گروه نباشند بورژوا بیچاره است لذا سعی میکند تمایزات خود را تا حد امکان حفظ و گسترش دهد؛ اما بورژوازی از زمان جمهوری سوم رو به انحلال است و این به علت افزایش آموزشهای رسانهای و عمومی بود. روحیه انتقادی به وجود آمده در مردم منجر به کاهش اهمیت ثروت و بزرگنمایی و تجملات شده است. بورژوازی به دلیل تصنعی، قراردادی و واهی بودن از بین میرود زیرا با از بین رفتن ارزش لباسها و تجملات بورژواها آنها درواقع بهصورت لخت و عریان با سایرین مقایسه میشوند تا اینکه منزل حقیقی آنها هویدا میشود.
کتاب حاضر برای مخاطبی که با فضای فرانسه و تاریخ بورژوازی آشنایی ندارد کمی ثقیل و نامفهوم است. لذا ارتباط فارسیزبانان با کتاب کمی مشکل خواهد بود. علیرغم ادعای مترجم بر اینکه فضای نوکیسههای مدرن شباهت بسیاری به نوکیسگی در ایران پس از انقلاب دارد اما این ادعا در کتاب خیلی نمایان نیست. بهتر بود مترجم در کنار برخی مطالب به مقایسه این امر بپردازد. نقطهضعف جدی کتاب عدم اشاره به منابع بکار رفته در کتاب است. به نظر میرسد نویسنده کتاب تنها شهود تجربی خودش را از نوکیسگی مدرن فرانسه با ذکر جزئیات آن به تصویر کشیده و کتاب وی از روشهای علمی و جامعهشناسی بهره نبرده است. لذا بهسختی میتوان آن را در زمره کتب علمی جای داد، هرچند مترجم علاقه زیادی به نشان دادن اهمیت این کتاب دارد و شوق او به ترجمه اثر حاضر در مقدمه وی نیز اشارهشده است. پیشنهاد میشود مترجم گرامی در ابتدای کتاب مخاطب را با فضای کتاب در یک مقدمه طولانیتر آشنا سازد تا برقراری ارتباط با کتاب سادهتر باشد.