مسکن خالی به علل مختلف مثل مهاجرت، نیاز به بازسازی، فرسودگی، فوت ساکن، مصادره توسط بانک، مشکلات قانونی و سفتهبازی میتواند وجود داشته باشد. وجود یک مقدار خانه خالی در بازار مسکن لازم است. نرخ طبیعی یا ساختاری خانههای خالی در اقتصاد شبیه نرخ طبیعی بیکاری است. وجود حدوداً 5-7 درصد خانه خالی در اقتصاد طبیعی است. مسکن خالی میتواند به جابهجایی کمک کند و هزینه و زمان جستوجو برای خانه جدید را کاهش دهد؛ اما اگر نرخ مسکن خالی بالاتر از نرخ طبیعی باشد نشاندهنده یک مشکل است. این مشکل میتواند ناشی از عوامل سهگانه بازار باشد. نیروهای تقاضای مصرفی، تقاضای سرمایهای و عرضه میتوانند در شکلگیری مسکن خالی مؤثر باشند. چنانچه تقاضای مصرفی در یک منطقه به علت کاهش قدرت خرید یا کاهش جمعیت مثلاً مهاجرت کم شود؛ آنگاه انتظار میرود تعداد مسکن خالی زیاد شود. همچنین اگر عرضه بیش از نیاز باشد یا ساختوساز متناسب با نیاز و توان خرید مصرفکنندگان نباشد خانههای ساخته شده خالی میمانند. در مورد تقاضای سرمایهای نیز میتوان گفت وقتی تقاضای سفتهبازی یا سوداگری در یک منطقه افزایش پیدا کند مسکن خالی زیاد میشود؛ بنابراین برخلاف آنچه معمولاً بیان میشود که تقاضای سوداگری موجب شکلگیری مسکن خالی شده میتوان بهوضوح دو نیروی دیگر بهجز سوداگری را در شکلگیری مسکن خالی مؤثر دانست؛ اما متأسفانه آمار دقیقی در خصوص تفکیک علل خالی ماندن مسکن وجود ندارد. در کشورهای پیشرفته احصای خانههای خالی، دلیل خالی ماندن آن و پرکردن آنها بر عهده دولتهای محلی یا همان شهرداریهاست که به طور دقیق به موضوع رسیدگی میکنند.