برقراری امنیت غذایی بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی
برقراری امنیت غذایی بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی
ایمان عابدی
وجود امنیت غذایی همیشه دسترسی مردم به غذای کافی و مغذی را فراهم میآورد لذا از مهمترین ویژگیهای یک نظام سیاسی مقتدر به شمار میرود. به همین جهت تحت عنوان: «تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید برافزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).» در هفتمین سیاست اقتصاد مقاومتی جلوهگر شده است. عناصر سهگانهی موجود بودن غذای مغذی و کافی، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا محورهای اصلی برای ایجاد امنیت غذایی هستند. لذا ارتباط بین اقتصاد مقاومتی و امنیت غذایی را از این سه حیث بررسی میکنیم.
1. موجود بودن غذای مغذی و کافی
الف) موجود و کافی بودن غذا
دو راه دسترسی به غذا تولید داخل و واردات است؛ اما کدام راه مورد تأیید اقتصادی مقاومتی است؟ اقتصاد مقاومتی دروان زا و برونگراست و از طرفی تقویت تولید داخلی را سرلوحه سیاسی خود قرار داده است. ازآنجاکه امنیت غذایی بیشتر با زراعت، باغداری و دامداری ارتباط تنگاتنگ دارد برای تحلیل امنیت غذایی ناگزیر باید وضعیت کشاورزی را موردبررسی قرار دهیم. ایران به لحاظ جغرافیای سیاسی امکان تولید انواع محصولات را در تمام فصول سال دارد. همچنین بخش کشاورزی از حیث وجود نیروی کار و زمین حاصل خیز بلامانع است. لذا انتظار میرود ایران در تأمین غذا به خودکفایی برسد.
اما اینکه در عمل کشاورزی رشد زیادی نداشته به چند علت بستگی دارد که بحران کمبود آب، بالا رفتن قیمت انرژی، افت سرمایهگذاری تحقیقاتی و توسعهای، عدمحمایت مالی از کشاورزی، واردات محصولات مشابه، کشاورزی به شکل سنتی و کم بازده، عدم پیشگیری و پیشبینی بیماریهای دامی، ضایعات بالای غذایی در مراحل برداشت، توزیع و مصرف، ذائقه غذایی متفاوت با توان تولید داخل (برای مثال ایران برای تولید حجم برنج مصرفی توانایی کافی ندارد زیرا کشور کمآبی است ولی مردم تمایل به مصرف برنج دارند، از طرفی در تولید سیبزمینی توانایی دارد ولی این کالا سهم زیادی را در سبد خانوادهها ندارد لذا اصلاح الگوی مصرف میتواند راهگشا باشد.) از مهمترین آنها است.
ب) مغذی بودن
1) رشد ارزش غذایی محصولات کشاورزی؛ تحقیقات نشان میدهد آب سالم، نوع خاک، کود، دارو، سم و... بر روی میزان ارزش غذایی محصولات مؤثر است. برای تحقق این هدف لازم است 1. شرکتهای دانشبنیان در زمینه سلولهای بنیادی و اصلاح ژنتیک در کنار بخش کشاورزی به تحقیق و رشد ارزش غذایی تولیدات کمک کنند.2. میتوان از طریق کنترل نهادههای اولیه مثل آب درصد ارزش غذایی و سلامت محصولات را بالا برد. مثلاً در سالهای اخیر مشاهدهشده که از آب فاضلاب یا پسماند کارخانهها برای تولیدات کشاورزی استفادهشده و بیماریهای عفونی و MS ایجاد کرده است. کمک به تولید محصولات ارگانیک بهعنوان نمونهی محصول باارزش غذایی بالا سرلوحه سیاستهای اقتصادی باید قرار گیرد.3. افزایش پوشش استاندارد غذایی که در بند آخر اقتصاد مقاومتی به آن اشارهشده صورت گیرد.
2) تولید بیشتر محصولات مغذی مثل پسته، بادام و عسل؛ این محصولات معمولاً گرانقیمت هستند و بسیاری از اقشار مردم توان مصرف آنها را ندارند. در کوتاهمدت محصولات جایگزین ارزانقیمت مثل میوه، حبوبات، جو پرک و... میتواند تاحدی مشکل را برطرف کند. به همین جهت اصلاح الگوی مصرف از طریق اطلاعرسانی سبد غذایی مطلوب راهگشاست.
2. دسترسی به غذا
دسترسی به غذا برخلاف ویژگی اول که به تولید مربوط بود به توزیع مرتبط است. به حصر عقلی دسترسی به غذا دو قسم دارد:
1) توانایی خرید مواد غذایی: تورم و کاهش قدرت خرید دو معضل پیش رو در تحقق امنیت غذایی در ایران است که موجب شده مردم توانایی خرید مواد غذایی کافی و مغذی را نداشته باشند. هدفمندسازی یارانهها بهطور کامل و اعطای درآمدهای ناشی از آن به بخش کشاورزی برای توسعه و کاهش هزینههای آن میتواند در افزایش قدرت خرید مؤثر باشد.
2) در دسترس بودن مواد غذایی: ممکن است تولید به نحو صحیح صورت گیرد ولی بهدرستی توزیع نشود. مثلاً بارها مشاهدهشده که در منطقهای از کشور گوجه به قیمت هر کیلو 5000 تومان رسیده و در همان حال در منطقهای دیگر کشاورزان به دلیل عدم صرفه اقتصادی محصولشان را در مزرعه رها کردهاند.
2. پایداری در دریافت غذا درگرو تحقق دو هدف قبلی است. لذا اگر تمامی بندهای اقتصاد مقاومتی محقق شوند آنگاه میتوانیم به تمام اهداف امنیت غذایی برسیم.