اقتصاد مسکن

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

اقتصاد مسکن

نوشته‌های ایمان عابدی

برای بیان دلالت‌هایی که اقتصاد هیتلر برای اقتصاد مقاومتی دارد اولا به مقایسه فضای آلمان با فضای فعلی کشورمان میپردازیم، اگر فضا از جنبه های اساسی آن شباهت داشت میتوان دلالت های قوی تری را نیز استخراج کرد. لذا سعی شده برای پاسخ به این سوال روشمند تحلیل شود که چرا میتوان از فضای اقتصاد هیتلر برای کشور استفاده کرد و همچنین در ادامه چطور و چه دلالت هایی برای ایران در این زمینه وجود دارد.

الف. فضای مشابه آلمان و ایران برای وارد شدن به سیاست های اقتصاد مقاومتی
1. احزاب تازه در حال شکل گیری هستند. شبیه ایران تا حدی که میتوان گفت اصلا حزب سیاسی وجود ندارد. از طرفی دولت نازی بی شباهت با دولت آقای احمدی نژاد نیست و مهم آن است که سیاست های هیتلر در آن زمان اجرا میشود و اقتصاد مقاومتی نیز در زمانی مشابه همان.
مثلا  اهداف سوسیالیسم ملی را رفاه عمومی کارگران، افزایش دستمزدها و عدالت در تقسیم سرمایه‌ها اعلام کردند، سرکوب مخالفان، شعار آن هم «یک ملت، یک حکومت، یک پیشوا» بود. شاید با گزاره های دقیق تر تشابه های بسیاری رابین دولت وقت در اقتصاد مقاومتی و حزب سوسیالیسم ملی پیدا کرد و فعلا این ادعا بسیار خام است.
مثلا تبلیغات و وعده امنیت اجتماعی، اشتغال کامل، قدرت گیری مجدد آلمان در صحنه بین‌المللی مثل قدرتی که آقای احمدی نژاد در منطقه و به ادعای خودشان در سطح بین المللی داشتند، همراهی مجلس موافق دولت در دوره اول احمدی نژاد شبیه همراهی مجلس با این حزب آلمانی لذا باز بی شباهت به دولت احمدی نژاد نیست.
2.  فضای آلمان همراه با جنگ بوده یعنی بدهی های مالی، خرابی ها، نابسامانی های بسیاری رخ داده بسته شدن پیمان ورسای با بند های زیر که همه آلمان را در تنگنای اقتصادی و نظامی قرار می­داد که برای همه­ی این فشار ها در ایران نیز به دلیل جنگ، تحریم، عدم وجود حاکمیت توانمند در حوزه اجرا، قضاوت و نظارت که رانت و فساد را در جامعه نهادینه کرده است. مفاد قرار داد ورسای در زیر آورده شده است:
·    تمامی کشتیهای جنگی و تجاری آلمان به انگلستان و فرانسه داده شود
·    آلمان با هزینه خود برای متفقین کشتی بسازد
·    آلمان باید از تمامی دارایی‌های خود در سایر کشورها چشم بپوشد
·    آلمان باید ۵۰۰۰ موتور قطار و ۱۵۰ هزار اتومبیل برای متفقین تولید کند
·         آلمان باید به مدت ۱۰ سال مقادیر زیادی (مقادیر در پانویس قرارداد ذکر شده بودزغال سنگ به فرانسه ایتالیا و بلژیک بپردازد
·     متفقین تا ۵ سال بر واردات و صادرات آلمان نظارت داشته باشند
·     رودهای الب و اودر و همچنین کانال کیل در آلمان بین‌المللی اعلام شود
·    علاوه بر این‌ها آلمان باید ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون لیره استرلینگ به صورت نقدی غرامت به متفقین بپردازد
·    ناحیه زغال سنگ خیز سار به مدت ۱۵ سال به فرانسه واگذار شود
·    آلمان می‌بایست ارتش خود را به یکصد هزار نفر آن هم بدون تانک، سلاح سنگین و خودروهای زرهی کاهش دهد
·    آلمان از حق داشتن زیردریایی و سرباز گیری محروم می‌شود
·   آلمان از داشتن نیروی هوایی محروم و نیروی دریایی آن هم به ۶ فروند کشتی جنگی و تعدادی رزمناو و اژدر محدود می‌گردد[1]
3.  فشار هایی که بر آلمان ایجاد می شود معمولا به دلیل قدرت آلمان بوده و قصد و منظور از فشار متخاصمین کاهش قدرت و نفوذ آلمان بوده است. فشار هایی که به ایران در این 40 سال و پس از انقلاب و جنگ وارد شده به علت قدرت ایران در امور نظامی و غیر نظامی مثل نفوذ منطقه ای بسیاری است که دارد. بعضا ایدئولوژی متفاوت و خاص ایران نیز مثل آلمان که ایدئولوژی سوسیالیست ملی گرا داشته و از این جهت نیز مورد فشار واقع شده مشابه ایران است.
4.  با وجود قرار داد ورسای این قرارداد آلمان ۵۵ درصد از منابع سنگ آهن، ۴۵ درصد از منابع زغال سنگ، ۷۵ درصد از منابع روی و ۵۷ درصد از منابع سرب خود را از دست داد. معادل آن ایران منابع مالی و معدنی و نفتی بسیاری را در طول سالهای تحریم به دلیل عدم وصول دلار های نفتی، فروش نفت با قیمت ارزان یا در مقابل واردات کالا بجای دریافت دلار به نوعی از دست داده است.
5. از طرفی آلمان پس از این مشکلات زیاد با برخی خوش شانسی ها و موفقیت ها روبه رو می­شود که باعث میشود شکوفایی هایی در برخی جنبه ها ایجاد شود؛ مثلا برخی غرامت های مالی را نمی پردازد، دست یابی به جایگاه مهم در  صنعت الکتریکی
از این جهت که ایران نیز بعد از جنگش موفقیت هایی مثل فناوری هسته ای، موشکی، نانو، سلول های بنیادی، صادرات فرش و... داشته است شباهت با آلمان دارد.
6.  بحران در اقتصاد که موجب مشکلات اشتغال، تورم ساختاری (البته تورم آلمان ناشی از عرضه پول ولی در ایران عمدتا ناشی از فشار هزینه است.)، رکود اقتصادی و... شده است عینا در ایران نیز وجود دارد.
7.  اقتصاد ایران نه سوسیالیستی است و نه سرمایه داری، از طرفی مثل آلمان مخالف این دو جریان غالب و از طرفی با آلمان نازی نیز مثلا در ایجاد مالکیت عمومی، دولتی، خصوصی و تعاونی تفاوت هایی دارد.
8.  هیتلر خیر جامعه و حکومتش را بر خیر تک تک افراد ترجیح میداد هرچند این دیدگاه ناقص است ولی بی شباهت با ایران کنونی و دیدگاه مسئولین نیست. علی رغم تفاوت این نگاه با نگاه اسلامی ولی شبهاتش در حفظ حکومت از اوجب واجیات است هست.
نتیجه :
فضایی که بعد از جنگ جهانی اول و در زمان هیتلر رخ داده است شبیه اقتصاد ایران در زمانی است که اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده. لذا به سراغ قسمت دوم میرویم.
  
ب) اقدامات و سیاست های دلالتی هیتلر برای اقتصاد مقاومتی
اقدامات هیتلر میتواند در زمان ما برای اقتصاد مقاومتی نیز دلالت داشته باشد. دوما اقدامات هیتلر بعضا شبیه سیاست های اقتصاد مقاومتی است. هر دو مورد در زیر اشاره میشود:
1.  خصوصی سازی صنایعی که در زمان رکود بر اثر مشکلات اقتصادی ملی شده بودند؛ مثلا راه آهن، مخابرات، راه سازی و... در قانون اساسی ملی اعلام شده و اجازه واگذاری به بخش خصوصی ندارد که با سیاست های کلی اصل 44 و سیاست های اقتصاد مقاومتی برای این واگذاری تمهیدادتی اندیشیده شده است. دقیقا صنایعی که خصوصی سازی شدند شبیه صنایع و خدمات و بنگاه هایی است که بعضا در قانون اساسی در اختیار دولت است. مثل صنعت فولاد، راه آهن، بانکداری که در سالهای اخیر که خصوصی سازی زیاد شده رونق گرفته است.
 لذا نتیجه میشود برای خارج شدن از فضای رکود در زمان تحریم و فشار از خصوصی سازی در جای مناسب خود باید استفاده کرد تا بازدهی، کارآیی و عدالت بهتر محقق شود.
2.  البته ازجهتی دخالت دولت در تنظیم و هدایت بازار بسیار حائز اهمیت است. اقتصاد کشور ما به جهت دور بودن از فضای بازار رقابت کامل در بسیاری از حوزه ها نیازمند برنامه ریزی و مداخله دولت است؛ مثلا نازی ها از طریق تعیین نرخ ارز، سیاست های مالی و پولی، تعیین قیمت در بازار، تخصیص مواد خام متناسب با نیاز دولت و... در اقتصاد دخالت داشتند. برای بهبود اقتصاد در ایران نیز در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاوم برنامه ریزی و مداخله های زیادی صورت گرفته است. در همین جهت باید به کمک برنامه های توسعه و سند چشم انداز مداخلات سیاست گذاری شود.
3.  یک نوع خاص مداخله در اقتصاد آلمان توسط دولت تقاضا از بازار و سفارش به بازار بود. البته در ایران نیز میتوان با توجه به فضای تحریم برای هدایت اقتصاد به سمت کالای داخلی و خدماتی که کمترین ارز بری را دارند مداخله کرد. برای مثال در بخش مسکن کمترین وابستگی ارزی وجود دارد و از طرفی عدم خروج ارز از کشور و رشد تولید داخل از اهداف مهم اقتصاد مقاومتی است لذا دولت باید به سمت سیاست های رونق ساخت مسکن برود. این مداخله به شکل اعطای تسهیلات و مسکن سازی توسط خود دولت میتواند صورت پذیرد.
لذا تقاضای دولت و هدایت بخش خصوصی به سمت کالاهایی که ساختشان در ایران مزیت دارد باید جهت دهی شود.
4.حرکتی بر خلاف جریان غالب کشورهای اروپایی و آمریکا در دوران رکود: اقتصاد مقاومتی نیز برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور راهبردی بر خلاف اقتصاد متعارف و سرمایه داری در پیش گرفته؛ مثلا بازار آزاد و باز کردن مرز ها را به رسمت نمی شناسد. و از طرفی طبق یک نظر در مبانی خود از مکتب اسلام الگو میگیرد یا باید بگیرد.
5. احترام به مکانیسم بازار در عین دخالت دولت در بازار سر لوحه المان نازی بود، در ایران نیز دقیقا همین سیستم راه گشاست؛ زیرا بازار به معنای حقیقی خود یعنی رقابت کامل وجود ندارد لذا برای توزیع و تخصیص دخالت دولت به شکل هدایت بازار نیاز است؛ اما شبیه آلمان مالکیت دولت به طور گسترده غلط است.
6. آلمان به منظور رشد کشور تولید برخی کالا ها را ممنوع اعلام کرده بود. به نظر بنده این مهم ترین کاری است که دولت ما باید انجام دهد. باید بپذیریم برخی کالا ها تکنولوژی بسیار بالایی نیاز دارند که به علت تحریم و ... امکان دسترسی به آن ها برای ما وجود ندارد. مثل خودرو سازی، برخی لوازم خانگی و به خصوص کالا های دیجیتالی مثل موبایل، تبلت و ...
همه میدانند که تولید این گونه موارد در ایران به هیچ وجه مزیت نسبی ندارد. ما ساخته ایم و تبلیغ میکنیم که مردم کالای بی کیفیت ما را بخرند از طرفی در جایی که مزیت زیادی داریم مثل کشاورزی در گردو و پسته و بادام، زعفران و فرش بافی بازار خودمان را از دست داده ایم و بجای آن گوشی جی ال ایکس بی کیفیت تولید کرده ایم و منابع را حدر داده ایم.
دولت از طریق ایجاد مزیت های مختلف برای تولید کالاهایی که در کشور قابلیت شکوفایی دارند و وابسته به خارج نیستند مداخله کند. و ضمنا کالایی که در کشور با کیفیت مناسب تولید میشود ممنوعیت وارداتی داشته باشد.
7.  آلمان شرکای تجاری خود را یافته بود طوریکه حتی بعد از جنگ نیز تجارت های آن با مشکل زیادی بر خورد نکرد. ایران در شرایط بحرانی تحریم نیاز به شرکای تجاری دارد تا بتواند به هر شکل داد و ستد خود را حفظ کند، این سیاست تا حدی با کشور هایی مثل روسیه و چین برقرار شده ولی بیشتر یک طرفه بوده و واردات از آن کشور ها به شکل کالا بوده و فروش به شکل نفت خام! که تجارت ظالمانه ای است

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی