اقتصاد مسکن

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

نمی‌دانی؟ یادبگیر؛ نمی‌توانی؟ بخواه!! - تقریر حقیقت، تقلیل مرارت

اقتصاد مسکن

نوشته‌های ایمان عابدی

معرفی و خلاصه کتاب اقتصاد خیر و شر

دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۱۳ ب.ظ

کتاب اقتصاد خیر و شر ترجمه کتاب economics of good and evil اثر آقای tomas sedlacek به دو زبان انگلیسی و چک نوشته‌شده است. اثر حاضر ترجمه انگلیسی کتاب است که دانشگاه آکسفورد آن را منتشر کرده است. کتاب از چهارده فصل تشکیل‌شده که از عهد باستان شروع می‌شود و با دنیای مسیحیت و آدام اسمیت ادامه میابد و درنهایت به قرن حاضر می‌رسد. در این سیر تاریخی اقتصاد را از جهت فلسفه علم، تاریخ، ادبیات، شعر، علم و ریاضیات موردبررسی قرار می‌دهد. مؤلف سعی می‌کند رد پای اقتصاد را از میان حماسه گیل‌گمش، شاه سومری و از طرز فکر دنیای مسیحیت، کلاسیک و قرون‌وسطایی پیدا کند. او مطالعه فرا اقتصاد (تاریخ، فرهنگ، ادبیات و اخلاق) را برای درک چیستی اقتصاد بسیار مهم می‌داند. برخلاف نظر اقتصاددانان نظریات جدید و سؤالات آن خیلی پیش‌تر برای بشر مطرح بوده و پاسخی شبیه پاسخ‌های کنونی به آن داده است. برای نشان دادن رگه‌هایی از اندیشه اقتصاد جدید در متون قدمایی همچون توماس آکیوناس و اریستوفانس تلاشی ارزشمند کرده است. درنهایت اقتصاد خیر و شر نقدی است پست‌مدرن بر علم ماشین وار و امپریالیستی اقتصاد. کتاب با زبانی داستانی و بسیار جذاب سیر تحولات اقتصاد را ترسیم می‌کند و علی‌رغم محتوای غنی نسخه اصلی و ترجمه آن بسیار ساده و روان نوشته‌شده و مخاطب به‌راحتی با آن ارتباط برقرار می‌کند.

اقتصاد در نظر قدما به‌عنوان تدبیر منزل شناخته می‌شد و با الهیات، اخلاق و فلسفه آمیخته بود، اما رفته‌رفته هویتی مستقل یافت و به شکلی علمی درآمد. لذا ابلهانه است که فکر کنیم اقتصاد با عصر علم آغاز شد. همچنین باید بدانیم اقتصاد علمی تجویزی است که بیشتر محصول داستان‌ها و فراروایت ها است تا اینکه ریاضیات، آمار و الگوها سازنده آن باشند. جملاتی مثل اقتصاد باید علمی تحققی باشد و نه تجویزی و یا خالی از ارزش بودن هر دو ارزش و هنجار هستند لذا رشته‌ای که باارزش‌ها عجین است و به دست نامرئی اعتقاد دارد می‌خواهد عاری از ارزش و اسرار باشد که تناقضی بزرگ است. پس ازآنجاکه اقتصاد جرئت کرده است نظام اندیشه‌هایش را باقدرت در حوزه‌هایی که بنا بر سنت به مطالعات دین و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی تعلق دارد به کار بندد، چرا ما برخلاف جریان شنا نکنیم و از منظر مطالعات دینی و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی به اقتصاد ننگریم؟

برای این هدف به کمک میراث فرهنگی، هنری، الهیاتی و دینی آن دسته گزاره‌هایی را که در شکل‌گیری اقتصاد فعلی مؤثرتر بوده است را بررسی می‌کنیم. در بخش اول به جست‌وجوی اقتصاد در افسانه‌ها، دین، الهیات، فلسفه و علم می‌پردازیم و در بخش دوم به جست‌وجوی افسانه‌ها، دین، الهیات، فلسفه و علم در اقتصاد.

در این کتاب سیر تحولات اندیشه‌ها در مورد لذت و کار و نوع نگرش به زندگی بر اساس نگاه مادی و منفعت‌طلبی یا ریاضت کشی،

تطورات نگرش به پیشرفت از اختراع خط، دنیوی شدن پیشرفت به دست کلاسیک‌ها و رسیدن به نقطه رشد برای رشد،

تحلیل تاریخی که پای ریاضیات را به اقتصاد کشاند و قضاوت درباره جایگاه درست آن در اقتصاد،

و یا سؤالاتی مثل حقیقت در اقتصاد چیست؟ دین اقتصاد چیست؟

برخی از مهم‌ترین موضوعات موردبررسی در کتاب است.

آنچه به‌عنوان اقتصاد خیر و شر در کتاب نامبرده شده به نگرش فلسفه اخلاقی است که در اقتصاد پذیرفته‌شده است؛ مثلاً مکتب اصالت فایده نوعی نگرش به خیر در اقتصاد لذت‌گرا است.

نخست کتاب ریشه‌های اندیشه اقتصاد را در کهن‌ترین متن (گیل‌گمش) جست‌وجو کردیم. گیل‌گمش یک افسانه بسیار قدیمی است که نبرد رویارویی گیل‌گمش با انکیدو را به تصویر می شکد، مؤلف بر این باور است که از خلال این افسانه به‌ظاهر غیرواقعی مفاهیمی مثل دست نامرئی و ویژگی‌های تمدنی امروز را می‌توان یافت. یا در جای دیگری داستان خواب فرعون و تعبیر آن توسط حضرت یوسف را به چرخه تجاری در اندیشه کینز مربوط می‌سازد.

پس‌ازآن به سراغ عهد عتیق می‌رود مهم‌ترین نکته در مورد عبریان و یهودیانی است که دین را تقدس زدایی و زمینی کردند. بیزاری از مادیات و دنیا و ریاضت در اندیشه یهود جایی نداشت، همچنین ارج نهادن مالکیت خصوصی، عدم نکوهش ثروت، فعالیت تجاری و ربوی آن‌ها زمینه شکل‌گیری اندیشه‌های سرمایه‌داری شد. چنانکه محققینی مثل زومبارت نیز بر این مهم اشاره داشته‌اند.

علم در ادوار تاریخی به شکل عینی امروزی نبوده است. بسیاری از شعرا، عرفا و فلاسفه در نوشته‌هایشان به حقیقت‌هایی اشاره داشتند که در پس یک روح لطیف بیان می‌شد تا برخلاف علم امروز بر روی ساحت احساسات قدم گذارد و نه عقل. با بررسی عهد یونان باستان درمی‌یابیم که فلسفه اقتصاد امروز بر پایه لذت‌گرایی در این عصر توسط اپیکوروس شکل‌گرفته است؛ و بعداً توسط جرمی بنتم و جان استوارت میل در اقتصاد وارد شد. یا فیلسوف دیگری بانام کسنوفانس (هم‌عصر افلاطون) را می‌توان بنیان‌گذار اولین کتب خرد و کلان نامید. وی دو کتاب یکی در مورد تدبیر منزل و دیگری برای افزایش درآمدهای دولتی تدوین کرد؛ اما ارسطو با بحث‌هایی در مورد مالکیت خصوصی، طبقات اجتماعی، نقش پول، منع رباخواری و مهم‌تر از همه چیستی سعادت تأثیر زیادی بر اندیشه اقتصادی گذاشت. بر اساس نظر ارسطو افراد لذت یا فایده خود را حداکثر نمی‌کنند بلکه سعی دارند خیر را حداکثر کنند. ازآنجاکه تلقی انسان‌ها از خیر و شر متفاوت است یک نفر به نیکوکاری و کس دیگر به دزدی روی می‌آورد؛ و حداکثر سازی خیر مبنای همه فعالیت‌هایی که پیرامون ماست می‌تواند باشد.

برخلاف ادعایی که در مورد فایده‌گرایی در اندیشه اسمیت می‌شود وی خود را طرفدار رواقیان می‌دانست و رواقیان در فلسفه اخلاق به‌هیچ‌وجه نتیجه گرا نبودند بله در مورد خود عمل قائل به حسن و قبح بودند لذا این تناقض در بیان اندیشه‌های اسمیت ازنقطه‌نظر کتاب به‌دقت بررسی می‌شود. برخلاف عقیده رواقیان در مقابل اپیکوریان لذت‌گرا بودند و خیر را به لذت و فایده تعبیر می‌کردند.

مسیحیت و یهود در کتب مقدسشان پس از بت‌پرستی اقتصاد بیشترین تکرار را دارد، نسپردن پول به صرافان، تمثیل احمق ثروتمند، مزدوران تاکستان از نمونه آن‌هاست. بخشش گناهان به معنی بخشش قرض بدهکارانی که توان بازپرداخت را ندارند در عهد جدید آمده که نمونه آن را در جبران بدهی بانک‌های ورشکسته می‌بینیم، چنین تعبیرهایی در عهد جدید و عتیق وجود دارد که امروز تجلی عینی ان را در اقتصاد داریم.

پس از دوران دینی نوبت به عصر علم می‌رسد که سؤال را از چرا به چگونه تغییر می‌دهد، بیشترین تکیه‌بر روی روش، ریاضیات و جبر است. اقتصاد دو وجه اخلاقی و مکانیکی دارد که اولی را همان‌طور که گفته‌شده از اپیکور و دومی را دکارت گرفته است. دکارت از سنت، افسانه و خرافات رها شد و بیش‌ازاندازه به ریاضیات و بافت مکانیکی تأکید کرد. تلاش او در رهانیدن فلسفه از مناقشات، شک، ذهنیت و اختلاف تبیین‌های ناشی از آن بود. البته علم برخلاف خواسته او از شک رها نشد و اقتصاد امروز سرشار از آن است؛ و این‌چنین اخلاق از اقتصاد به‌وسیله اپیکور رخت بربست و به‌وسیله دکارت مکانیکی شد.

آنچه تحت عنوان دست نامرئی از آن یاد می‌شود نه از آدام اسمیت بلکه از مندویل اولین بار نقل شد. وی شرور و رذالت‌های فردی را برای ادامه زندگی جامعه ضروری می‌دانست. وی فلسفه اجتماعی را بر پایه اصل خودپرستی و خودخواهی بنا نهاد و این همان چیزی است که اسمیت در کتاب نظریه گرایش‌های اخلاقی با آن مخالفت می‌کند.

در مورد قضاوت درباره اندیشه اسمیت در دو کتاب ثروت ملل و نظریه‌های اخلاقی مسئله اسمیت را بررسی می‌کند که آیا در اخلاق به یک بام و دوهوا قائل بوده یا خیر! اسمیت در آنآیبرذنکتاب اخلاقش بر اپیکوریان می‌تازد ولی در ثروت ملل از دست نامرئی و نفع شخصی سخن می‌گوید که به نفع جمعی ختم می‌شود. لذا توماش زدلاچک سعی دارد این مسئله را در فصل هفتم حل کند. البته درنهایت مسئله را باز و حل‌نشده معرفی می‌کند.

بی‌نهایت طلبی انسان و اشباع‌ناپذیری او در ابتدایی‌ترین حادثه انسانی برای آدم و حوا در بهشت نمایان شد و عدم توانایی برای رفع خواسته‌های نفسانی امری یقینی است. لذا عرضه تقاضا را برطرف نمی‌کند بلکه تقاضا و میل جدیدی را می‌آفریند؛ اما پاسخ این مسئله از دیدگاه رواقیان را به این صورت می‌توان گفت: بهتر است آدم ناراضی باشیم تا خوک راضی، بهتر است سقراط ناراضی باشیم تا احمقی راضی. البته لذت‌گرایان میگویند به دنبال کسب منافع باش؛ البته این داستان پایانی ندارد؛ و این مسئله که از آغاز تاریخ وجود داشته موضوع علم اقتصاد می‌شود که در بخش دوم کتاب به آن پرداخته‌شده است.
زمینی شدن بهشت، مادی شدن افراد، تمرکز بر خودخواهی و نفع شخصی، انحصار خیر در لذت و فایده همگی دست‌به‌دست هم دادند تا تنها رشد برای رشد در اقتصاد هدف باشد، برخلاف تمدن سنتی که رشد مسئله آن‌ها نبود امروزه مهم‌ترین مسئله میزان
GDP شده است؛ اما به‌راستی این هدف چقدر بشر را به سمت خوشبختی بیشتر برده است؟

در پایان داستان به ابتدا بازمی‌گردد که اقتصاد از اخلاق و خیر و شر جداشده و نگاهی پوزیتیویستی یافته اما از جهت دیگر علم و پیشرفت همه بر اساس رهایی از شرور بناشده‌اند. اینکه چقدر بر دست نامرئی تکیه کنیم و از نگاه رواقی فاصله بگیریم یا از نگاه متعارف کلاسیک فاصله گرفته و به کمک روح حیوانی کینز رفتار انسان را تحلیل کنیم. ریاضی زدگی در اقتصاد برای تحلیل تمام و کمال اقتصاد و انسان اصلاً مناسب نیست و در سراسر کتاب مؤلف کوشیده است تا نهایتاً نشان دهد در پس علمی که از اقتصاد در کتاب‌های فعلی آموزشی بیان می‌شود مسائل عمیق‌تری وجود دارد که باید توجه شود. اقتصاد به راهی رفته که اقتصاددانان پیامبران این عصر شده‌اند و همه از آن‌ها انتظار یپش بینی اموری را دارند که بعضاً پیش‌بینی پذیر نیستند و یا پیش‌بینی آن از عهده اقتصاددانان برنمی‌آید.

کتاب اقتصاد خیر و شر کوششی پست مدرن در نقد اقتصاد لیبرالی است اما نقد اقتصاد در عین پذیرش دیگر علوم اجتماعی در کنار نقد بنیان‌های فلسفی اقتصاد که مشابه آن مبانی، در سایر علوم science دیده می‌شود نوعی پارادوکس است. مثلاً مؤلف می‌گوید در اقتصاد اکنون از تاریخ، روانشناسی، فلسفه، یا رویکرد گسترده‌تر علوم اجتماعی اثری نمی‌بینیم و قصد داریم از منظر جامعه شناسی به اقتصاد نگاه کنیم. گویی زدلاچک به یک بام و دو هوا قائل است! جامعیت کتاب ستودنی است ولی عدم بررسی ادبیات اسلامی، ایرانی و شرقی نقطه مغفولی است که توجیه آن از استدلالی که تنها منابعی بررسی شده اند که بر شکل گیری اقتصاد کنونی اثر گذار بوده، اثبات نمی­شود. چرا که تمام ادیان، مکاتب و متفکرین مطرحی که در غرب وجود داشته بررسی شده اند. گویی آقای زدلاچک پیش فرض دارد که چون علم اقتصاد در غرب زاده شده پس تاریخ شکل گیری آن نیز به تاریخ غرب برمیگردد. تاثیر اسلام بر جهان غرب به ویژه در جنگ های صلیبی و قرون وسطی قابل چشم پوشی نبوده است.

از دیگر پیش فرضهای غلط مولف خلط مفاهیم جهان سنت و مدرن است. براساس آثار پولانی و خانم پاتریشیا کرون میدانیم اگر قدما تعابیری در مورد دولت، مصرف، بازار و مالیات داشته اند با آنچه امروزه از این مفاهیم مد نظر اقتصاد دانان و عالمان علوم اجتماعی است به کلی متفاوت است لذا صرف وجود تعبیر افزایش درآمد های دولت در آثار یک فیلسوف یونانی نمیتوان گفت ریشه اندیشه های اقتصادی یا تکرار اندیشه های اقتصادی را شاهد هستیم.

درکتاب بین آنچه که اقتصاددانان به عنوان باید ها، آرمان هایشان، گزارش های حقیقی و ارزش هایشان یاد میکنند بعضا خلط هایی صورت گرفته و از این طریق بر ارزشی بودن علم اقتصاد تاکید شده است. درصورتی که اقتصاددانان این ساحت های مختلف ارزشی، تکلیفی و واقعی را از یکدیگر تفکیک میکنند؛ مثلا ادعای غلط مولف مبنی بر اینکه علمی که کارش مطالعه ارزشهاست نمیتواند از ارزش خالی باشد یا گزاره دیگری که چون اقتصاد دانان گفته اند اقتصاد باید خالی از ارزش باشد یا بیان واقعیت کند پس چون خود این گزاره ارزشی و هنجاری است علم اقتصاد نیز هنجاری است.

 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی